این پروسه از شیر گرفتن شما پروسه سختی بود تا حالا، یکی اینکه دلم نمیومد وقتی صورت نازتو میدیدم و یکی اینکه اینقدر سرسخت هستی که صبر زرد که مزه زهر مار بودو به راحتی میخوری. حتی دستمال مرطوبم انهم گرفتم که مخصوص جویدن ناخن و شیردهی بوده. خلاصه که از دیروز میتونم بگم شیر نخوردی. ظهر رو دستام لالایی کرده و شبم با گفتم امیر که شیر نمیخوره و مامان لی لی شب بخیر میگه و میخوابه و .خوابت برد. راستی به بابا رسول میگی بابا دس مامان لیلا رو یجوری بامزه میگی مامان باز اومدممممممم_ ۸ سال و ۱۷ روزگی آوای عزیزم و ۲ سال و چهارماه و هفده روزگی جانا جانم
دنیای وارونه ، کرونا، قرنطینه
دوران عجیب، اسفند نحس ۹۸
شیر ,مامان ,میگی ,لی ,پروسه ,شب ,یکی اینکه ,از شیر ,شیر گرفتن ,شیر نمیخوره ,که شیر
درباره این سایت